مریم مهتدی: شاید حالا که سایهی جنگ ـ اگر دلواپسان دلشان بیاید ـ از بالای سرمان محو شده و بوی صلح کمی در هوا پیچیده، خواندن داستان کوتاه «برخوردی کوتاه با دشمن» سعید صیرفیزاده، نویسندهی ایرانیآمریکایی که در نیویورکر چاپ شده، آن هم با ترجمهی گلی امامی خالی از لطف نباشد.
"برای رسیدن به تپه اول باید کورهراه را طی کنی. کورهراه باریک و سربالایی ست و در محاصرهی درختهایی که از شدت تیرگی به کبودی میزنند، و آنچنان انبوه که خیال میکنی کنار دیواری آجری راه میروی. دفعهی اولی که از آن بالا رفتم و حشتناک بود. نفسم بالا نمیآمد، چه رسد به اینکه قدم از قدم بردارم. اگر مجبور میشدم بدوم، یادم نمیآمد چطور باید این کار را بکنم. تازه بیست و پنج کیلو بار هم پشتم بود که با هر قدم تلقتولوق و دنگودنگ میکرد. انگار یک یخچال کول کرده بودم. اما ماه اول را که رد کردم ترسم ریخت و کورهراه شروع کرد به قشنگ شدن. به قول بروشور توانستم از «زیبایی پیرامون»ام لذت ببرم ـ حتا از درختهایی که چپ و راست به آنها میخوردم. [ادامــه]
از مجموعهی دانشنامهی استنفوردبسیاری از علاقهمندانِ فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند، نام دانشنامهی فلسفهی استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعهی کمنظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی ست که اجرای آن در سال ۱۹۹۵ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامهی فلسفهی استنفورد به سرپرستی «دکتر ادوارد. ن. زالتا» افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصهی عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. [ادامــه]