به انتخاب نازنین رجبدوستبا آثاری از: رضا امیریاراحمدی، الیکا ابراهیمی قاجار، حمیدرضا اندرز، عبدالحمید پازوکی، پونه جعفرینژاد، شیما خشخاشی، هوشنگ سیحون، جلال شباهنگی، فریده لاشایی، محمدحسین ماهر، رضا هدایت، آرمان یعقوبپور.
درخت اسطورهایترین پدیدهی طبیعت است؛ اسطورهای هماره زنده در میان همهی ملل و در جانِ همهی فرهنگها. از دوران پیش از تاریخ، تصویر درخت و نمادپردازی آن در هنر هند، بینالنهرین، ایران، یونان، مصر و... در سه مفهوم اسطورهایِ درخت کیهانی، درخت زندگی و درخت دانش جلوهای آشکار و مکرر داشته و دارد. همان که در فرهنگ ایرانی به سان نماد عشق سر برآورده است؛ نمادی در میانهی جهان. و نمادی مینوی و بهشتی که ریشه در خاک دارد، اما رو به آسمان قد میکشد، با شاخههایی هماره رو به فراز. [ادامــه]
رضا ساکی: مرگاندیشی یکی از موضوعهای همیشگی ادبیات است. شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات، بارها و با شیوههای گوناگون به مرگ نگریستهاند. مرگ به عنوان حقیقیترین اتفاق زندگی آدمها مورد توجه دائم هنرمندان است و به جرأت میتوان گفت که در حوزهی ادب، کمتر شاعر یا نویسندهای یافت میشود که به مرگ توجه نکرده باشد و آن را برای خود تفسیر نکرده باشد. در ادب نمایشی هم، مرگ از سوژههای تکرارشدنی ست. فلسفهی مرگ در بسیاری از داستآنها، رمآنها، نمایشها و شعرها حضور دارد و به ویژه در مقاطعی چون سالهای پس از جنگ جهانی دوم، جزءِ جداییناپذیر ادبیات میشود، به طوری که در روح و پیرنگ اغلب آثار، مرگ حضور دارد. [ادامـه]