The Policemen's Ball
Horace, a policeman, was making Rock Cornish Game Hens for a special supper. The Game Hens are frozen solid, Horace thought. He was wearing his blue uniform pants. Inside the Game Hens were the giblets in a plastic bag... [متن کامل]
:: ترجمهی کیوانینژاد:
هوراس مشغول درست کردن مرغهای شکاری بود برای یک شام مخصوص. میدانست که مرغها یخزده و منجمدند. داشت یونیفورم و شلوار آبیاش را میپوشید. درست کنار دست مرغهای شکاری، توی یک ظرف پلاستیکی، دل و جگر یخزدهی مرغ بود. برای بیرون کشیدن دل و جگر یخزدهی مرغها به چیزی شبیه انبرک احتیاج داشت. داشت با خودش فکر میکرد که امشب شب جشن مأموران پلیس است: «امشب به یه رقص و پایکوبی درست و حسابی احتیاج داریم.» ولی اول مرغهای یخزده باید میرفتند تو اجاقگازی با درجهی حرارت سیصد تا پانصد درجه... [متن کامل]
:: ترجمهی منتشرشده در کتاب:
در تاریکی، بیرون مجلس رقص پلیسها، وحشتها در انتظار هوراس و مارگوت بودند. مارگوت تنها بود. هماتاقیاش برای تعطیلات به پراوینستاون رفته بود. مارگوت ناخنهایش را لاک صدفی زد تا با پیراهن صدفی تازهاش جور باشد. با خودش فکر کرد: افسرهای پلیس، تیمسارها، سرهنگها؛ همه آنجا خواهند بود. شخص سرفرماندهی پلیس هم. مقابل سکوی مهمانها پیچوتاب میخورم و به بالا نگاه میکنم و مروارید چشمانام با خاکستری فولادین عالیمقام تلاقی میکند... [متن کامل]
پیوندها:
:: در این سایت ـ که گویا سایت یکی از طرفداران دوآتشهی بارتلمیست ـ شما میتوانید هر چه داستان و نقد و مقاله و... از و دربارهی بارتلمی روی وب است، یکجا در اختیار داشته باشید. [لینک]
:: داستان کوتاه دیگری از بارتلمی با نام «اولين اشتباه بچه» با ترجمهی «يعقوب يادعلی» [لینک]
پسنوشت:
چهقدر خوب میشود که مترجمی مثل امیرمهدی حقیقت که همسایهی وبلاگیمان هم هست، وقت بگذارد و با توانایی و تسلطی که دارد، یک ترجمهی تمیز و درجه یک از این داستان به ما بدهد بلکه تکلیف ما معلوم شود!
این، سوای ضرورتیست که نیما در یادداشتش بهدرستی به آن اشاره کرده و اهمیت تولید محتوا توسط فارسیزبانها به زبانهای رایج دنیا را طرح کرده. القصه این که زبان عربی بهخاطر همان حضور ۴درصدیاش در اینترنت و نیز بهخاطر پیچیدگیهای کمتری که در رسمالخط آن ـ مثلا نسبت به فارسی ـ وجود دارد، چنین امکانی فراروی کاربرانش قرار گرفته؛ اما مشکل زبان فارسی تنها مهجور بودن آن در زبانهای رایج اینترنت ـ به معنای ضریب نفوذ کم اینترنت در ایرانیان ـ نیست، همچنانکه گویا گوگل در حال تولید مترجمی برای زبان ما هم هست. مشکل و دشواری ماجرا در پراکندگی رسمالخط و آشفتگیهای فنی مربوط به آن است. به قول نیما "در زبانهای ديگر هر کلمه از حروف مجزا تشکيل شده در حالی که در نگارش زبان پارسی به علت وجود فاصلهها، نيمفاصلهها، پسوندهايی مانند «تر، ترين، ها و...»، ک پارسی و ك عربی، ی آخر پارسی و ي آخر عربی و قوانين ديگر نگارشی، مترجمها برای تشخيص کلمات پارسی نياز به الگوريتمی به مراتب پيشرفتهتر و پيچيدهتر دارند." هنوز در سایتهای رسمی معظمی مثل ایسنا، ي عربی مثل نقل و نبات توی متنها ریخته میشود، هنوز در بسیاری مراکز از ویندوزهای فارسیشدهی عهد بوق استفاده میکنند که برخی کاراکترهای خاص فارسی را به شکل عربیاش ارائه میدهند، هنوز موضوع ساده و مهمی مثل «نیمفاصله» توسط شمار گستردهای از کاربران وب به هیچ انگاشته میشود، و خلاصه نگارش فارسی در وب شده عین رانندگی منحصربهفرد و مشهورمان که تابع هیچ قانون مشخصی نیست و هر تازهوارد قانونمندی را اگر وحشتزده نکند، گیج میکند! این وضعیت، اعتباربخشی به زبان فارسی در وب را که تهیهی مترجم آنلاین یکی از نمودهای آن است، عقب و عقبتر میاندازد.
چطور میشود در این مورد به یک دستورالعمل استاندارد رسید؟ چگونه میشود استفاده از ویندوزهای عهد بوق و ویندوزهای فارسیشدهی غیراستاندارد را ورانداخت؟ چگونه میشود به همگان آموزش داد تا هنگام تایپ با کامپیوتر و برای وب، از کاراکترهای غیرفارسی استفاده نکنند؟ چگونه میشود به یکپارچگی رسید؟ اگر چنین شود، بیشک بخشی از دشواری راه برای تهیهکنندگان مترجمان آنلاین آسان میشود و میماند نکات دیگری که اختصاصی زبان فارسیست و تقریبا گریزی هم از آنها نیست.
به اعتقاد من در این مورد، هم ما بلاگرها باید کمی جدیتر برخورد کنیم و همچنان شعار پوسیدهی نخنمای احمقانهی کودکانهی «وبلاگ جای راحت نوشتن و غلط نوشتن است» را سرندهیم و هم مدیران سایتها، خصوصا سایتهای بزرگ خبری و رسمی، احساس مسئولیت کنند و اشکالات اینچنینی را برطرف کنند. به خدا زشت است برای جستجوی کلمهای مثل «کوندرا» در گوگل دوبار فرمان بدهیم؛ یکبار «کوندرا» با «ک» فارسی و یکبار با «ك» عربی. و مگر چنددرصد کاربران اینترنت از این مشکلات آگاهاند؟ خود من در سایت جمعوجوری مثل هفتان، این امکان را از مدیر فنی هفتان (نوید خادم عزیز)خواستهام که با یک کلیک، بهطور خودکار، تمام کاراکترهای عربی موجود در متن هفتان به کاراکترهای فارسی تبدیل شود تا جستجو در مطالب سایت یکپارچه باشد و جستجوگر حیران نشود. هر یکیدوشب، یک کلیک مگر چه زحمتی دارد؟ یا منتظریم «فردوسی» سر از گور درآورد و با آن هیأت تاریخیاش بنشیند پای کامپیوتر، سیسال هم سیگار بکشد و چای بخورد و وقت صرف کند تا به زبان فارسی ـ این بار در وب ـ اعتبار و زندگی ببخشد؟ به قول نیما "شايد لازم باشد حداقل اين نکته را به بحث بگذاريم." این که دیگر ضرری ندارد؟
پیوندها:
:: مترجم آنلاین گوگل
:: یادداشت نیما اکبرپور دراینباره
:: وضعیت زبانهای رایج در اینترنت